اقدامات پیشرفته ی حفظ حیات/قسمت دوم

تاریخ ارسال:د, 10/04/1396 - 01:32
دستگاه الکتروشوک

درمان الکتریکی و نکات راهبردی دفیبریلاسیون
انجام دفیبریلاسیون زودرس در ایست قلبی برای بقاء امری اساسی است.
با گذشت هر دقیقه از کلاپس قلبی تا انجام دفیبریلاسیون ، در صورت عدم انجام CPR میزان بقاء 7 تا 10 درصد کاهش می یابد.
ولی زمانیکه شاهدان جهت مصدومCPR  را شروع کرده باشند، این میزان کاهش بقاء بصورت تدریجی تر به میانگین 3 الی 4 درصد می رسد.
اگراحیاگران سریعا CPR را شروع نمایند ، تعداد بیشتری از بالغین با ریتم VF می توانند بدون عوارض نورولوژیک به حیات خودادامه دهند، مخصوصا اگر دستگاه دفیبریلاتور در ظرف 5 الی 10 دقیقه بعد از ایست قلبی مهیا شود.
زمانیکه برای چند دقیقه ریتم بیمارVF باشد، سلول های میوکارد از اکسیژن و موادمتابولیکی تهی می شوند.یک دوره کوتاه ماساژ قلبی می تواند اکسیژن و مواد انرژی زا را تحویل عضله میوکارد داده و به احتمال زیاد اثربخشی شوك جهت بازگشت جریان خون خودبخودی را افزایش دهد.
1شوک به جای 3 شوک متوالی
بعد از حدود 5 سیکل CPR  (حدود 2 دقیقه ، اگرچه این زمان ثابت نیست) دستگاه AED که به بیمار متصل می باشد ریتم را مجدد آنالیز کرده ) جهت آنالیز، ماساژ قلبی می گردد ( و در صورت تشخیص شوك بعدی را تحویل می دهد.
اگر ریتم غیر قابل شوك دهی تشخیص داده شود ، دستگاه احیاگر را به انجام و ادامه CPR  ترغیب می نماید.
در صورت عدم وجود دستگاه دفیبریلاتور بای فازیک ، دستگاه دفیبریلاتور مونوفازیک جهت استفاده قابل قبول می باشد.
برای دستگاه دفیبریلاتور بای فازیک ، احیاگر باید دوز 120 تا 200 ژول را بصورت دستی شارژ نماید.
در صورت نیاز شوك های بعدی با بالاترین میزان انرژی قابل تحویل می باشد.
در دستگاه مونو فازیک برای اولین شوك و شوك های بعدی میزان 360 ژول قابل قبول می باشد.
استفاده ازپدل های مناسب درمیزان موفقیت دفیبریلاسیون موثراست. با استفاده از پدل هایی با قطر 12 سانتی متر، درصد موفقیت دفیبریلاسیون در مقایسه با پدل هایی با قطر 8 سانتی متر ممکن است بیشتر باشد. استفاده از پدل هایی با قطر4.3 سانتی متر احتمال صدمه به بافت میوکارد راافزایش می دهد.
شوک کاردیوورژن
شوك کاردیوورژن)سینکرونایز( برای درمان تاکی کاردیهای سوپراونتریکولار ، ناشی از پدیده Reentry، فیبریلاسیون دهلیزی فلوتردهلیزی و تاکی کاردی های دهلیزی توصیه می شود.
همچنین برای درمان  VT های مونومورفیک با نبض نیز توصیه می شود.
شوك کاردیوورژن دردرمان تاکی کاردیهای جانکشنال و یا تاکی کاردیهای مولتی فوکال دهلیزی اثری ندارد.
شوك کاردیوورژن همچنین برای درمان VF  مناسب نیست و ممکن است قله QRS را جهت تحویل شوك در زمان مناسب شناسایی نکند و باعث تاخیر تخلیه شوك گردد.
شوك کاردیوورژن نباید درVT های بدون نبض و یا VTهای پلی مورفیک استفاده گردد. این ریتم ها نیازمند تحویل شوك های دفیبریله و غیر سینکرونایز با انرژی بالا می باشند.
وقتیکه ریتم VF و VT بدون نبض بعد از حداقل 1 شوك و دو دقیقه CPR همچنان باقی بماند، داروهای وازو پرسور می توانند با  هدف اصلی افزایش جریان خون میوکارد در حین CPR شروع شده و تا رسیدن به گردش خون خودبخودی در حین احیا ، استفاده گردند.
اوج اثر یک وازو پرسورتزریق شده درحین  CPR از طریق داخل وریدی ویا داخل استخوانی 1 الی 2 دقیقه بعد از تزریق دارو می باشد.
آمیودارون بعنوان اولین داروی انتخابی ضد آریتمی در حین ایست قلبی می باشد، بدلیل اینکه از نظر کلینیکی ثابت شده است که میزان برگشت جریان خون خودبخودی در بیماران با ریتم VF و VT بدون نبض مقاوم را بهبود داده است.
آمیودارون ممکن است در زمانیکه VFو  VT بدون نبض مقاوم به درمان الکتریکی و وازوپرسورها همچنان باقی مانده باشد، مدنظر قرار بگیرد.
درصورتیکه آمیودارون دردسترس نباشد ، ممکن است ازلیدوکائین بعنوان داروی جایگزین استفاده گردد، اما در مطالعات کلینیکی بهبودی و بازگشت جریان خون خودبخودی در مقایسه با تجویز آمیودارون به اثبات نرسیده است.
سولفات منیزیم فقط درریتم تورسادپوینتد(Torsades de pointes) با یک فاصله بلند QT باید مد نظر قرار گیرد.
 

منبع: جزوه ی احیای قلبی ریوی بزگسالان بر اساس گاید لاین 2015

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

قابل توجه کاربران عزیز! با اعلام وزارت ارتباطات هزینه های دانلود در کلیه سایتهای ضیاءالصالحین نیم بهاء محسوب می شوند.