داروسازی در قرون وسطی و مشارکت ایرانیان

تاریخ ارسال:پ, 09/16/1396 - 02:26
داروسازی
نویسنده: پروفسور الف- رئوف نوشروی

داروسازی را هنر ساختن فراوردها، تعریف کرده اند و یا مطالعه ترکیب اجزائی که پزشک برای بهبود بیمار، تجویز می کند.
این هنر از زمان پیدایش انسان همراه بشر بوده است و منجر به کشف گیاهان دارویی و غیره شد. در ابتدا غذاها ساده بود و عادات غذا خوردن منظم بودند، بنابراین فراورده های دارویی نیز زیاد نبود و به داروهای با منشأ گیاهی، معدنی یا حیوانی محدود بودند. تعداد این فرآورده ها با گذشت زمان افزایش یافت. از چین در 2900 سال پیش از میلاد، در این هنر و سپس یونان، تمدنی که در آن هنر داروسازی، پیشرفت فراوان یافت و گسترش بسیاری داشت. پس از یونان، ذخایر علمی داروسازی از طریق رومیان به نسطوریهای ایران و سرانجام، در زمان شکست ایران، به اعراب منتقل شد. بدین سان، دوره ی خرافات جای خود را به تشخیص و درمان صحیح داد. اوایل دوره ی اسلامی نیز محصولات گیاهی، حیوانی و معدنی و عسل و ... کاربرد داشتند.
در تاریخ داروسازی، جالینوس جایگاه ویژه ای دارد، زیرا وی نسخه های بیماران را خود آماده می ساخت. وی در ارتباط با کیفیت گیاهانی که استفاده می کرد، بسیار دقیق بود و بر انجام آزمایش با عوامل درمانی در هر مورد و بیماری که تحت درمان داشت تأکید می کرد تا عمل این گیاهان را تعیین و کشف نماید. بعدها رازی نیز بدین صورت عمل کرد.
رومی ها انفوزیون، گچ، پمادها، پودرها را به نحوی که امروز مصرف می شوند داشتند. بیت الحکمه در بغداد توسط اشخاصی مانند بختشیوع، ابن سهیل، عیسی بن مونا، حنین بن اسحاق اداره می شد و کار ترجمه و غیره در آنجا صورت می پذیرفت.
در جندی شاپور، نزدیکی اهواز گفته می شود که شاپور دوم دانشکده ی پزشکی بنا نهاد که واقعاً سرآمد پزشکی پارسیان بود. جندیشاپور توسط نسطوری هایی که با فارماکوپه شابوربن سهل کار می کردند، اداره می شد. بنابراین، جندیشاپور پلی میان سنتهای اسلامی و تمدن قدیمی تشکیل داد.
در اوایل اسلام، آموزش در این محل که محیطی یونانی/ مصری داشت صورت می ‎گرفت و بنابراین مسلمانان از طریق این دانشکده با یونان آشنا شدند. هنگامیکه مصر فتح شد، یکی از فرزندان خلفای بنی امیه به اسکندریه رفت تا کیمیاگری بیاموزد. وی اولین نفری است که کتب پزشکی یونانی را به عربی ترجمه کرد.
یوحنابن ماسویه (875-777م) پسر داروساز و دارای مذهب نسطوری بود. وی آموزگاری مشهور و صاحب نظر در مورد نظریات جالینوس و دیگر دانشمندان علم پزشکی بود. حنین ابن اسحاق، شاگرد وی بود. آنها نسخ خطی یونانی را به عربی ترجمه نموده و بنابراین شکوه آینده را پایه گذاری کردند.
خانواده ی دیگر در جندیشاپور «ماسویه» بود. وی آموزگار حنین بود. ماسویه ی صغیر کتب بسیاری را به لاتین ترجمه کرد و در اروپا به عنوان یک شخصیت در داروسازی این دوران شناخته شده است.
مسلمانان در دوره ی عباسی ترجمه ی کتب یونانی/ لاتین را شروع کردند. متعاقب آن، دوره ی پیشرفت واقعی آغاز گشت. زمانی که اندیشمندان و پزشکان براساس مطالعات، مشاهدات و آزمایشات خود به پیشبرد هنر درمان و داروسازی همت گماشتند و آنها را به عنوان علومی مشخص و تعریف شده در آوردند. این ترجمه ها به همراه آثار اصیل اندیشمندان مسلمان به مراکز علوم در اروپا، راه یافت.
پزشکان کارهای داروسازی نیز انجام می دادند. البته در اواخر قرن هشتم، در بغداد، تعدادی داروخانه که به صورت خصوصی فعالیت می کردند، درست شد که تعیین بازرسان دارویی و ایجاد نظام گواهینامه در زمان حکومت مأمون به منظور جلوگیری از سوء استفاده را ضروری می ساخت. البته در شهرهای کوچک، بیمار خود مجبور به تهیه ی دارو براساس آنچه تجویز شده بود.
اولین کتاب داروشناسی (فارماکوپه) در سال 850 میلادی به رشته ی تحریر درآمد و داروسازی را از پزشکی جدا ساخت. در این کتاب روش آماده سازی و ترکیب داروها تشریح شده بود و به تدریج هنر درمان از هنر ساختن (مواد داروئی) جدا گشت.
داروسازی حرفه ای مستقل شد که فردی متبحر در هنر نگهداری و ترکیب داروها به آن حرفه مشغول بود. سپس داروخانه ها به بیمارستانها ملحق شدند و واجد آزمایشگاههای تولیدی گردیدند که داروسازان متخصص آن را اداره می کردند.
متعاقب این تحولات فردریک دوم در سال 1240 میلادی، دستور جداسازی این دو نظام را در اروپا صادر نمود.
در ایران، دوره ی صفویه عصر طلایی داروشناسان بود. مطالعه ی داروها تخصصی گردید. اولین تک نامه ی داروشناسی به فارسی توسط ابومنصور موفق در هرات در سال 975 میلادی، گردآوری گردید. این قدیمی ترین نسخه ی خطی پارسی است که در وین نگهداری می شود.
حتی در بیت الحکمه ی بغداد، دانشمند برمکی از خراسان را می یابیم که به همراه نسطوریان سوریه ای آن محل را اداره می کردند.
حال اجازه می خواهم نگاهی به فهرست طولانی اندیشمندان ایرانی و دیگر دانشمندانی که مسئول این پیشرفت بودند، بیفکنیم.
1- جابربن حیان اهل کوفه، شیمیدانی بود که فرایندهایی مانند تقطیر، Sublimation و Calcination که در فراورده های داروسازی بسیار مفیدند را معرفی نمود.
2- محمدبن زکریای رازی، اهل ری (926-841م) که پزشک ارشد بیمارستان بغداد بود. وی نویسنده ی 250 کتاب در زمینه ی طب و داروسازی بود که «الحاوی» شاهکار آن است. وی بواسطه ی استفاده از الکل در فراورده ها و آزمایشهایش بر میمون مشهور شد. نسخه های وی بسیار مؤثر بودند. وی، حتی قرص و پماد نیز تهیه می نمود.
3- ابن سینا (1037-980م) وی پایه گذار دانشکده ی پزشکی بود و کتاب مشهور وی «قانون» نام دارد. وی آثاری در داروسازی داشته و در این زمینه تحولی ایجاد کرده است. کتابهای وی به طور گسترده ای در دانشکده های پزشکی اروپا به عنوان کتاب درسی تا سال 1650 تدریس می شد. وی روش کاشت گیاهان دارویی، جمع آوری، بریدن و نگهداری آنها را معرفی نمود. وی برای بدست آوردن الکل، اسید استیک و روغن های ضروری از روش تقطیر استفاده نمود. وی درمانهایی برای بیماریهای قلبی توصیه نمود و پوشش شکری برای قرصهای تلخ از ابدعات وی است.
4- بیرونی (1050-973م) وی مجموعه ی جانوری و گیاهی را در طی سفرهایش مطالعه نمود. کتاب وی از حدود 720 دارو به ترتیب الفباء (به همراه نام آن ها به فارسی، عربی، هندی، یونانی و سریانی) نام برده، مکان رویش و خواص درمانی آنها را توضیح می دهد.
5- علی بن عباس (م-994)- وی نویسنده ی کتابهای فارسی بسیاری است. تاب «الملکی» وی به زبان لاتین ترجمه شد و به عنوان کتاب درسی تا قرن شانزدهم در غرب استفاده می شد. «الملکی» از نظر علمی از «قانون» پیشی می گیرد، اما از نظر آموزشی «قانون» بالاتر است. وی کار تجربی پزشکان را مطلوب می دانست.
6- ابن بیطار (تقریباً 1248-1175) گیاه شناسی مشهور است. وی در جستجوی گیاهان داروئی به یونان، آسیای صغیر، مصر و ... سفر کرد و مشاهداتش را به شکل کتابی با 1400 داروی گیاهی تألیف کرد. وی تأثیر زیادی بر نویسندگان ایران که از وی پیروی می‎ کردند، گذارد. ابن بیطار برای داروسازان فهرست طولانی از مفردات به ترتیب درمان فراهم کرد و بدین صورت پایه ی بسیاری از قرابادین‎های فارسی را گذارد.
7- ابن زهر (1161-1091)- کتابهای چندی از خود باقی گذارد که بر داروسازی و کیمیاگری تأثیر مهمی داشتند. وی کارایی برخی سنگهای قیمتی در داروشناسی را عنوان نمود. ابن سینا و علی بن عباس نیز در نوشته های خود به این سنگ ها اشاره کرده اند.
8- ابن رشد نویسنده ی کتاب داروشناسی است که حاوی دو فصل در ارتباط با مواد دارویی می باشد. این اثر بعدها به زبان دیگر ترجمه شد که ترکیب داروها در آن ذکر شده است. این اثر، استفاده از داروهای ساده (مفردات) را برای درمان بیماریهای ویژه شرح می دهد.
9- الزهراوی (1013-936) وی پزشک دربار بود و بدلیل نگارش چند اثر داروشناسی مشهور است.
10- الکندی (قرن نهم) وی در زمینه های داروسازی، طب و نور مشارکت ارزشمندی نمود و نویسنده ی بیست کتاب در زمینه ی پزشکی و داروسازی است.
11- الشفائی، داروشناس زمان شاه عباس صفوی، فارماکوپه ی وی به «طب الشفائی» (1556) مشهور است.
12- علی البرزی، نویسنده ی فردوس الحکمه که بخشی از طب آیرودیک هندی را شامل می شود.
13- ابومنصور موفق (975) حدود 585 دارو را در تک نامه ی داروشناسی خود (به فارسی) شرح می دهد. از این اثر یک نسخه در وین موجود است.
14- قطب الدین شیرازی، که توصیفی بر «قانون» ابن سینا به رشته ی تحریر درآورد.
15- المقدسی که آزمایشات را هدایت نمود و بر مواد غذایی تجربیاتی را صورت داد.
16- مسود ارشد (857-777) داروسازی در دربار هارون، که کتابی را در مورد ترکیب دارویی به رشته ی تحریر درآورد که بعدها به زبانهای دیگر ترجمه شد.
بنابراین، همانطور که عنوان شد، ممالک اسلامی شامل اسپانیا و ایران، استادان بسیاری را در هنر داروسازی پرورش داده و آن را به صورت یک علم درآوردند.
منبع مقاله : 
گروهی از نویسندگان، (1394) مجموعه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی در اسلام و ایران، چاپ دوم.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.

مطالب مرتبط

قابل توجه کاربران عزیز! با اعلام وزارت ارتباطات هزینه های دانلود در کلیه سایتهای ضیاءالصالحین نیم بهاء محسوب می شوند.