مقدمه مصحح
کتابى که اینک با تصحیح و حواشى و تعلیقات نگارنده بنظر خوانندگان عزیز مى رسد از مهمترین و پرارزشترین آثار علمى و ادبى فارسى است که در جواهرشناسى به نام تنسوخنامه ایلخانى استاد البشر و عقل حادى عشر محقق طوسى خواجه نصیر الدین محمد ساخته است.
دانش گوهرشناسى و کان شناسى از علوم اوائل است که حکماء پیشین و دانشمندان ایران و علماء اسلام بدان عنایت و توجه خاص داشته و کتاب و رساله بسیار در آن فن تألیف کرده اند.
طاشکبرى زاده در کتاب مفتاح السعادة[1] این دانش را از فروع علم طبیعى شمرده و آنرا چنین تعریف کرده است:
«گوهرشناسى دانشى است که در آن از چگونگى و اوصاف گوهرها که در کانهاى دشت باشد از قبیل الماس و لعل و یاقوت و فیروزه و نیز از گوهرها که در دریا افتد چون مرجان بحث شود. و نیک و بد و صفات هریک به نشانها و علائم مخصوص شناخته گردد. و همچنین خواص و ممیزات و عیوب و قیمت آنها دانسته شود.»
در این علم کتاب و رساله بسیارى در تازى و فارسى تألیف و تصنیف شده که بعضى از آنها در نهایت شهرت است.
ابن الندیم در کتاب الفهرست نام کتاب چندى که بزبان تازى در فنون جواهرشناسى و کان شناسى و صیدنه و عطر و سموم ساخته شده یاد کرده که از جمله آنهاست «کتاب الجواهر و اصنافه» از محمد بن شاذان جوهرى. و کتاب احجار جابر بن حیان و کتاب حجر و کتاب صیدنه محمد بن زکریاء رازى و رساله در اقسام گوهرهاى قیمتى کندى و کتاب سموم عیسى بن على بغدادى متوفى 358 طبیب متوکل خلیفه عباسى.
و حاجى خلیفه نیز در کتاب کشف الظنون چندین کتاب دیگر که در این فن ساخته شده یاد کرده است که مهمتر و پرارزش تر از همه کتاب «الجماهر فى الجواهر» ابو ریحان بیرونى بتازى و رساله «تنسوخنامه ایلخانى» بفارسى است.
رساله تنسوخنامه یکى از آثار مهم و پرارزشى است که در شناخت گوهرها و دانستن منافع سنگها و معرفت فلزات و اطایب و نفایس و غرایب ساخته شده و در میان کتابهائى که بفارسى در این فن تألیف شده هیچ کتابى جامع مزایا و خصوصیاتى که در این کتابست نیست.
این کتاب با آنکه بس مختصر است پس از کتاب الجماهر بیرونى معتبرترین سند علمى و فنى است و گرانبهاترین گنجینه لغات و اصطلاحات و تعبیرات کهنه و اصیل فارسى است.
شیوه تعبیرات و رسائى الفاظ و پختگى عبارات و خالى بودن از الفاظ و معانى نادرست از خصایص و مزایاى این کتابست که در کتب دیگرى که بفارسى در این فن ساخته شده نمى توان یافت.
در نسبت این کتاب به خواجه طوسى ظاهرا جاى شک و تردید نیست، چه تمام کسانى که آثار و تألیفات او را در کتابهاى خویش یاد کرده «رساله اى در جواهر» در جمله تصانیف او ذکر نموده اند لیکن در نام رساله اختلاف کرده و هریک آنرا بنامى خوانده اند. صلاح الدین صفدى در کتاب الوافى بالوفیات [2] و محمد بن شاکر در فوات الوفیات [3] و محمد هدایت حسین در کشف الحجب و الاستار[4] نامش را «کتاب الجواهر» یا «رسالة الجواهر» ضبط کرده اند.
و حمد مستوفى در کتاب نزهة القلوب چنانکه در دیباچه بیشتر نسخه هاى این کتاب آمده است «تنسوخ نامه» خوانده و آنرا از تألیفات خواجه طوسى دانسته است [5].
حاجى خلیفه در کشف الظنون در دو جا از این کتاب یاد کرده در یک جا آنرا «تشوق نامه ایلخانى» و در جاى دیگر «تنسوقنامه» ذکر نموده که بطور قطع و یقین «تشوقنامه»[6] سهو القلم است.
ابو الحسن فراهانى در شرح دیوان انورى از آن به «رساله جوهریه محقق طوسى» یاد کرده و در چند مورد در شرح خویش بر دیوان مطالبى از آن نقل نموده است [7].
و در ابتداء بعضى از نسخ کتاب «رساله در معرفت جواهر» و در بعضى دیگر از نسخ بنام «تنکسوق نامه» با اضافه کافى بین نون و سین آمده که صورت دیگرى از این کلمه است [8].
و چون خواجه طوسى در این کتاب علاوه بر ذکر منافع و خواص و صفات گوهرها و سنگهاى بیش بها از تمام چیزهاى نفیس و نادر و غریب از جواهر کانى و ساخته هاى زر و سیم و عطریات و معجونات و تریاقهاى سودمند بحث کرده آنرا «تنسوخنامه ایلخانى» نامیده است و در یک موضع هم آنرا جواهرنامه خوانده است [9].
[1]مفتاح السعاده- ج 1 صفحه 372.
[2]الوافى بالوفیات صفدى چاپ اسلامبول ج 1 ص 181
[3]فوات الوفیات ابن شاکر ج 2 ص 150
[4]کشف الحجب و الاستار ص 255
[5]نزهة القلوب حمد مستوفى نسخه خطى کتابخانه دانشکده الهیات
[6]کشف الظنون چاپ اسلامبول ج 1 ستون 410 و 495
[7]شرح مشکلات دیوان انورى صفحات 22 و 51 و 125 و 180 چاپ دانشگاه
[8]مجموعه شماره 2832 کتابخانه مرکزى دانشگاه طهران
[9]تنسوخنامه چاپ حاضر ص 242 س 13.