علم طب در سخنانی از علامه حسن زاده آملی (حفظه الله تعالی)
علم پزشکی از بین رفته بود، بقراط آن را یافت. مرده بود، جالینوس زنده اش کرد. کور بود و حنین چشم های آن را گشود. پراکنده شده بود و محمد بن زکریا جمعش کرد و ناقص بود تا این که ابوعلی سینا کاملش کرد.1
اول ملتی از قدما که به علم تشریح، اعتنا کرده بود، حکمای اسطخر2فارس بودند، و پس از آنها اطبای مصر و پس از آن یونانیان در این علم شریف، دقت کردند.3
استاد علامۀ ذوالفنون شعرانی در آغاز نخستین جلسه درس قانونچه فرموده است:
آقا، در حوزه های علمی ما کتب طب، مانند دیگر رشته های علوم تدریس می شد، و علمای ما در علم شریف طب نیز دست داشته اند. یک عالم دینی در فهم بسیاری از اخبار و حلّ و درک کثیری از مسائل فقهی از قبیل حدود و دیات به طب و تشریح آن نیازمند است.- آنگاه انگشت شهادتش را در زیر جانب راست فکّ اسفلش نهاد و به مطایبت گفت:- آخوند باید به تشریح آشنا باشد که لااقل بداند مثلا کلیه ی او در اینجا آویزان نیست.4
طبیب در میان ابناء خود بدان سعادت و مقام و مرتبت است که به مظهر بودن اسم شریفۀ «محیی» که از اسمای بزرگ الهی است، نایل آمده است. استاد بزرگوارم، آیت دین، جناب حاج میرزا مهدی الهی قمشه ای، در جلسۀ درسی حکایت فرمود که: در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) طبیبی یهودی در گذشت. آن حضرت را از وفات وی خبر دادند، رسول اکرم از شنیدن آن اظهار تأسف کرد؛ عرض نمودند یا رسول الله، این متوفی یهودی بوده است؛ فرمودند: مگر نمی گویید طبیب بوده است!5
منابع و پی نوشت ها :
1- طب و طبیب و تشریح، ص 62
2- این شهر تا پایان پادشاهی ساسانیان از آبادترین و باشکوه ترین شهرهای ایران باستان بود.
3- طب و طبیب و تشریح، ص 52
4- هزار و یک کلمه؛ ج1،کلمه یک،ص19
5- طب و طبیب و تشریح، ص 16
منبع : وبلاگ طب اسلامی
- وبلاگ ایمان فروزش
- بازدید: 3084
- 25